آرتینآرتین، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

انتظار...

باباجونم روزت مبارک

پدرها سکوت می کنند نمی توانند وقتی ناراحت هستند گریه کنند و بهانه بگیرند آنها نمی توانند به تو بگویند من رو بغل کن تا آروم بشم نمی توانند بگویند دلشان می خواهد در آغوش تو گریه کنند ممکن است خیلی تو را دوست داشته باشند اما نمی توانند صداشون رو مثل دختر بچه ها کنند و جیغ بزنند و بگویند عاشقتم او همه ی اینها را قورت می دهد که بگوید یک پدر است یک آدم محکم که می تواند تکیه گاهت باشد اما شما به قوی بودنش نگاه نکنید توی قلبش یک بچه زندگی میکند !! پدر، کلام تو مثل مشعلی روشن و فروزان، در تاریکی راه‌های مخوف و پر پیچ و خم زندگی است. باباجونم نمی تونم تمام تصوری که ازت دارم و احساس واقعیمو به زبون بیارم چون با کلمه قابل وصف نیست ...
16 خرداد 1391

اقاجون روزت مبارک

پدرها همیشه و در همه حال تنها قهرمانان فرزندان خود هستند .... پدر یعنی تپش در قلب خانه پدر یعنی تسلط بر زمانه ... پدر احساس خوب تکیه بر کوه پدر یعنی تسلی بخش اندوه ...... تبریک به كسی كه نمی دانم از بزرگی اش بگویم یا مردانگی، سخاوت، سكوت، مهربانی و... بسیار سخت است پدرم روزت مبارک تقدیم به اقاجونم(پدر شوهر عزیزم)که از ته دل دوسش دارم و لایق بهترین احترام هاست....دوستت دارم ...
16 خرداد 1391

سخته...

خیلی سخته که برای دیگران مثل کوه استوار باشی اما تو خودت اروم اروم بشکنی                خیلی سخته که مرهم درد دل ادم ها باشی اما توسینت یه بغض سنگین پنهان کرده باشی خیلی سخته که همیشه برای دیگران روی لبهات خنده باشه اما غم و غصه موهاتو سفید کرده باشه خیلی سخته که برای همه پیام امید باشی اما از دست روزگار و ادم ها خسته شده باشی خیییییییییییلی سخته.........     تا حالا شده با اینکه عزیز ترین کست کنارت باشه و مدام دورو برت باشه ولی احساس تنهایی کنی؟چرا وقتی ناراحتم عین بچه ها میشم؟دلم می خواد خونه بابام باشم ....با اینکه پیمان و خونوادش تنهام نمیذ...
3 خرداد 1391

میم مثل مادر....

مادر تو فرشته ای  تـــرا ستایش می کنــــم ترا که قلب سرشـــار و روح بزرگ ودستان گرم و زندگی پرورت چراغ راه ماست امید و تکیه گاه ما زندگی و هستی ماست تـــرا ستایش میکنــــــم ترا که می بخشایی ومهربانی بی توقعت رانثار میکنی حجت بی اجر و مزدت را تـــــرا ستایش میکنم ترا که می سوزی و میکاهی و برای مهر ورزیدن نه زمان می شناسی، نی مکان و نه پشیمانی را پیشه میکنی تـــرا ستایش میکنم ترا ای مادر پاک ، ای روحانی پاک ای سرچشمهء همه مهربانی ها، همه فدا کاریها و همه از خود گذشتی ها تر ای مادر بخشاینده، ستایش میکنم بخاطر وجودت که صفای آسمان بهار را دارد بخاطر قلبت که گستردگی دریای پاک را دارد و بخاطر دامانت که ما را پروراندو لالایت که نشه خواب را د...
23 ارديبهشت 1391

اتاق پسرم

نفس مامان کمد دیواری که بابا بزرگت(بابای بابا پیمان )برای اتاقت سفارش داده بود قبل از عید حاضر شد و کاغذ دیواری اتاقتم که مامان بزرگ(مامان بابا پیمان)سفارش داده بود منتظریم تا بفرستن و بیان برای نصب...سیسمونی هم کهمامان بزرگ(مامان مامان) تقریبا کامل کرده فقط تخت و سرویس کالسکه و... مونده که بعد از کاغذ دیواری تهیه می کنه....پسر گلم همه ما ها عاشقتیم و برای اومدنت لحظه شماری میکنیم...... دوست دارممممممممممم 
19 ارديبهشت 1391

.......

سلام پسرگلم....دیروزباخاله ساراومامان بزرگ(مامان باباپیمان)وباباپیمان رفتیم برای خریدلباس ....مامان بزرگ و باباوخاله برای شماهم لباس خریدن....پسر گلم من وبابایی لحظه شماری می کنیم واسه اومدنت.....راستی 5شنبه جشن دندون اقاسامیار خیلی خوش گذشت...قربونش برم عین ماه شده بود....اینم عکس اقاسامیار ما توجشن دندونش.... ...
19 ارديبهشت 1391

دلم گرفته.....

سلام پسرم...به عذاب انتظار 1 عذاب دیگه هم اضافه شد....دلم نمی خواست این چیزارو تووبلاگت بنویسم ولی ...دیروز٩١.٢.٨بهمون خبر دادن که پسر خاله بابابزرگت(بابای بابا پیمان)فوت شده...به نسبت فامیلی نگاه نکن خیلی رفت وامد داشتیم...بندهخدا فقط 28سال سن داشت ومجرد بود که سرطان گرفتو...چرا ادمای خوب کم کم دارن ازبینمون میرن.....؟؟؟؟خیلی دلم گرفته وبغضام تمومی ندارن.حتی نمی تونم تو مراسم خاک سپاریش شرکت کنم....دارم خفه میشم...می بوسمت پسر گلم
8 ارديبهشت 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به انتظار... می باشد